گیره ها و اضطراب جدایی در کودکان | غریبه ها با کودک

گیره ها و اضطراب جدایی در کودکان

چسبیدن و ترس ناشی از جدایی جزء یا مشخصه ای از مرحله بیگانگی کودک است. اگر مادر آن را به عنوان مثال به مهدکودک برده یا مهد کودک، بچه ها به سختی می توانند از مادر خود جدا شوند. آنها به بازوهای خود می چسبند ، گریه می کنند و در برابر مجبور کردن مادر خود پشت سر می گذارند. ترس از جدایی به ویژه در مرحله غریبه بودن مشهود است و بر اساس این واقعیت است که کودکان به طور ناگهانی می بینند مهد کودک معلمان به عنوان غریبه هایی که به آنها اعتماد ندارند

بنابراین ، آنها به شخص آشنا خود می چسبند ، زیرا فقط در کنار او احساس امنیت و امنیت می کنند. در این مرحله کودکان می ترسند که مادرشان باز نگردد و آنها را پشت سر بگذارد. بنابراین ، برخی از کودکان می توانند با گریه و فریاد بسیار شدید به جدایی واکنش نشان دهند.

غریبه ها با بابا

یک کودک عجیب می تواند در تعریف یک غریبه بسیار مضطرب و نامنظم باشد. بنابراین ، اغلب اتفاق می افتد که با پدر خود به عنوان یک غریبه رفتار می شود. این خود را در واکنش دفاعی نسبت به پدر و افزایش جستجوی ارتباط با مادر نشان می دهد.

کودکان انواع الگوهای رفتاری معمولی را در مرحله غریبه مانند گریه ، فریاد ، ترس و بیزاری از پدر و تمرکز بر مادر نشان می دهند. پدرانی که تمام روز کار می کنند و تا عصر به خانه نمی آیند ، تحت تأثیر این واکنش غریبه قرار می گیرند. اگر کودک کل روز را با مادر گذرانده باشد ، پدر وقتی به خانه می آید ، در ابتدا به عنوان یک غریبه شناخته می شود.

پدر باید غریبه را به طرز دردناکی بپذیرد و نباید کودک را مجبور به برقراری ارتباط کند - یعنی او را با وجود گریه و رفتار دفاعی در آغوش نگیرد. در عوض ، منطقی تر است که در کنار مادر در کنار کودک باشید ، در عین حفظ فاصله خاصی با کودک صحبت کنید و منتظر بمانید تا کودک دوباره خود به خود به پدر نزدیک شود. همچنین می تواند برای مادر مفید باشد که در طول روز عکس های پدر را به کودک نشان دهد یا با او تماس تلفنی برقرار کند تا کودک بتواند صدا را در شب به خاطر بسپارد.