رفلکس Pectoralis: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

رفلکس پکتورالیس یک رفلکس کششی عضله سینه است که یکی از ذاتیات است واکنش. کشش از تاندون عضله باعث انقباض عضله در این فرایند می شود و باعث می شود ربایش از بازو در مفصل شانه. رفلکس پکتورالیس که از نظر آسیب شناسی تغییر یافته است در تنظیم آسیب های مختلف عصبی وجود دارد.

رفلکس پکتورالیس چیست؟

رفلکس پکتورالیس یک بازتاب کششی از است قفسه سینه عضله ای که یکی از ذاتیات است واکنش. رفلکس پکتورالیس یک رفلکس تک سیناپسی از است عضله بزرگ سینه. حرکت رفلکس متعلق به ذاتی است واکنش. بنابراین ، مایع ها و بازدارنده های آن در یک عضو هستند. رفلکس سینه ای نیز در میان رفلکس های کششی طبقه بندی می شود. در این مورد ، کشش تاندون روی دوک عضله باعث انقباض عضله سینه می شود. حرکت رفلکس مربوط به جمع کردن از بازو در مفصل شانه. رفلکس با نخاع، جایی که در مجاری عصبی قطعه های C5 تا C8 واقع شده است. عصب جانبی سینه از استخوان fasciculus lateralis شبکه بازویی به این بخشها متصل می شود و در نتیجه تأمین موتور برای عضلات بزرگ و کوچک سینه را فراهم می کند. شاخه های مختلف عصبی از شبکه بازویی که در عصب دهی حرکتی بازو ، شانه و قفسه سینه و همچنین عصب دهی حسی این مناطق.

کارکرد و هدف

به عنوان یک رفلکس کششی ، رفلکس سینه ای بخشی از سیستم کنترل طول در است عضله بزرگ سینه. این عضله یک عضله اسکلتی سه اندام در قسمت فوقانی قفسه سینه است ، که به عنوان عضلات سینه ای خارجی طبقه بندی می شود. این عضلات اتصال می دهند کمربند شانه ای به صندوق عقب عضله باعث می شود جمع کردن، چرخش داخلی ، و آنتی ورژن از بازو در مفصل شانه و همچنین به عنوان عضله تنفسی جانبی عمل می کند. سه بخش از عضله بزرگ سینه ریشه های مختلفی دارند پارس کلاویکولاریس از ناحیه استخوان ترقوه منشا می گیرد. پارس استرنوكوستالیس از مرز استرنال همان طرف و غضروفهای بین دوم و ششم شروع می شود دنده. پارس شکم از منشور قدامی آپونوروز سرچشمه می گیرد. فیبرهای عضله سینه ای به طور متمرکز همگرا می شوند و در یک تاندون صاف با اتصال به استخوان بازو کریستا tuberculi majoris ملاقات می کنند. عضله توسط عصب سینه ای داخلی و عصب سینه ای جانبی عصب کشی می شود. این عصب از طریق موتور تأمین می شود نخاع بخشهای C5 تا C7. منشا آن fasciculus lateralis از است شبکه بازویی. در مثلثه دلتوئیدوپکتورال ، عصب حرکتی از زیر بغل عبور می کند رگ و زیر بغل شریان، از آنجا به آرامی می دود ، و fascia clavipectoralis و عضله کوچک سینه ای. در این مرحله ، عصب سینه ای جانبی فیبرهای کوچکتری را به عصب سینه ای میانی می دهد و وارد عضله سینه بزرگ می شود. در عضله سینه بزرگ ، عصب حرکتی مسیر وابران رفلکس سینه را فراهم می کند. مسیر آوران حرکت رفلکس در نقطه میانی انقباضی رشته های دوک عضله است که توسط رشته های عصبی حسی احاطه شده اند. این فیبرهای به اصطلاح Ia گیرنده های کششی را حمل می کنند. هنگامی که عضله کش می آید ، دوک عضله و قسمت میانی انقباضی آن نیز کشیده می شوند. الیاف Ia سپس یک تولید می کنند پتانسیل عمل که از طریق ستون فقرات حرکت می کند اعصاب تا شاخ خلفی نخاع، جایی که از طریق یک سیناپس واحد به شاخ قدامی منتقل شده و به سلولهای عصبی α منتقل می شود. به این ترتیب انقباض فیبرهای عضلانی اسکلتی تأثیر می گذارد. از طریق فرآیندهای بازخورد منفی ، طول عضلات ثابت به این روش با وجود هر گونه اختلال حفظ می شود. سرعت هدایت سلولهای عصبی در حال اجرا نقش مهمی در کارایی حرکت بازتاب دارد. نورونهای α - سیگنالها را در 80 تا 120 میلی ثانیه هدایت می کنند.

بیماری ها و اختلالات

رفلکس پکتورالیس در تشخیص عصبی و معاینه استاندارد بازتاب در آن نقش دارد. در حین معاینه ، پزشک با اعمال فشار بر روی تاندون عضله بزرگ پکتورالیس کشش می یابد قفسه سینه و ضربه زدن به انگشتان اعمال شده با چکش رفلکس. پاسخ انتظار می رود ربایش از بازو ، که در مفصل شانه رخ می دهد. اگر پاسخ بیمار انتظارات را برآورده نکند ، ممکن است شرایط خاصی را نشان دهد. هنگامی که پاسخ رفلکس خاموش ، کاهش یافته یا اغراق می شود ، از یک رفلکس پاتولوژیک پاتولوژیک صحبت می شود. برای رفلکس های ذاتی ، پاسخ رفلکس به هر دو حالت تحریک موتور نورون مسئول و یکپارچگی عملکرد قوس رفلکس بستگی دارد. بعد از ضربه، حالت تحریک سلولهای عصبی ممکن است غیرطبیعی باشد. رفلکس های ذاتی مانند رفلکس پکتورالیس اغلب پس از سکته مغزی به طور فزاینده ای افزایش می یابد. بدین ترتیب، کشش عضله بزرگ پکتورالیس همچنین ممکن است باعث انقباض رفلکس در گروه های عضلانی اطراف شود. از طرف دیگر ، یک رفلکس اغراق آمیز پکتورالیس همچنین ممکن است شاخصی از ضایعه نخاع فوقانی در بخش های C5 تا C7 باشد و بنابراین به عنوان علامت اصطلاحاً دستگاه هرمی ظاهر می شود. چنین ضایعات عصبی مرکزی ممکن است در شرایط بیماری تومور نخاعی یا انفارکتوس رخ دهد. بیماری خود ایمنی التهابی اسکلروز متعدد یا دژنراتیو سیستم عصبی بیماری ALS همچنین می تواند باعث ضایعات نخاع شود. با این حال ، تا حدی خاص ، رفلکس کمی اغراق آمیز سینه نیز می تواند فیزیولوژیک باشد و بنابراین لزوماً نباید ارزش بیماری داشته باشد. این امر خصوصاً در مورد بیمارانی که به طور کلی واکنش انعکاسی زنده دارند ، صادق است. اگر ساختارهای قوس رفلکس آسیب دیده باشد ، رفلکس پکتورالیس اغراق آمیز نیست ، بلکه ضعیف یا خاموش می شود. این ممکن است باشد ، به عنوان مثال ، به دلیل محیطی آسیب عصبی در شرایط نوریت یا آسیب مکانیکی. به منظور اختصاص و تفسیر صحیح رفتار غیر طبیعی بازتاب ، متخصص مغز و اعصاب باید تصویر کلی بیمار را ارزیابی کند. آزمایش رفلکس و تصویربرداری بیشتر از ستون فقرات و مغز به او کمک می کند تا پاسخ انعکاسی غیرطبیعی را طبقه بندی کند.