علائم دیگر | شکستگی شعاع دیستال

علائم دیگر

علاوه بر این انتظار می رود درد، یک شکستگی شعاع دیستال معمولاً با علائم دیگری همراه است. به طور معمول ، دست دیگر نمی تواند به درستی بارگیری شود و قدرت عضلات به طور قابل توجهی کاهش می یابد. با توجه به درد، دست معمولاً در حالت آرام نگه داشته می شود.

La شکستگی شعاع دیستال معمولاً با تورم بازو یا دست همراه است و در بعضی موارد ممکن است کبودی ایجاد شود. سو mal قرار گرفتن بازو نیز اغلب مشاهده می شود. پسوند شکستگی معمولاً با به اصطلاح ناهماهنگی سرنیزه همراه است ، در حالی که بدشکلی چنگال اغلب در شکستگی خم شدن مشاهده می شود. در برخی موارد ، اختلالات حسی در انگشتان یا بازو نیز می تواند ایجاد شود.

عمل

هنگامی که درمان محافظه کارانه امیدوار کننده به نظر نمی رسد ، معمولاً برای شکستگی های رادیوس دیستال ، جراحی ضروری است. درمان محافظه کارانه شامل تغییر مکان مجدد آن است شکستگی و بی حرکتی بعدی در a گچ قالب. منظم اشعه ایکس نظارت بر نشان داده شده است تا احتمال لغزش شکستگی با همجوشی کج متوالی را رد کند.

مفهوم جراحی برای شکستگی شعاع دیستال بستگی به شدت و پیچیدگی شکستگی دارد. روش های مختلفی برای سنتز وجود دارد: تکه های جداگانه استخوان را می توان با استفاده از سیم (به اصطلاح سیم های Kirschner) به هم متصل کرد. قطعات استخوان را نیز می توان بهم پیچ کرد.

با این حال ، در شکستگی های خرد شده با بسیاری از قطعات استخوان جداگانه ، استفاده از صفحه توصیه می شود. این به عنوان آبکاری شناخته می شود. این صفحه معمولاً از تیتانیوم ساخته می شود و تکه های جداگانه استخوان مانند یک پازل روی آن ثابت می شوند. معمولاً به طور دائم در بازو باقی می ماند. اگر یک عمل در درجه اول ضروری یا ممکن نیست ، زیرا سایر عملیات اولویت دارند - به عنوان مثال در پلی تروما - an فیکساتور خارجی گاهی استفاده می شود از داربست خارجی برای رفع و بی حرکتی شکستگی درمان نشده استفاده می شود ، تقریباً مانند داربست اطراف خانه ای که هنوز در دست ساخت است.

تن درمانی

عملکرد a شکستگی شعاع دیستال فیزیوتراپی یا کاردرمانی به طور یکپارچه دنبال می شود. خوشبختانه زمانهایی که بیمار مستقیماً پس از عمل به خانه اعزام می شد به پایان رسیده است. اصطلاح "ergon" از زبان یونانی آمده است و به معنای "کار" است - اغلب "ergo" ("پیگیری") لاتین به اشتباه منتشر می شود ، که درست نیست.

بنابراین ، کاردرمانی با از سرگیری توانایی عمل در زندگی روزمره سروکار دارد ، در حالی که فیزیوتراپی رویکرد پرورش و ترمیم بیشتری دارد. هر دو مفهوم فوق العاده مهم هستند ، زیرا پس از مدتها بی حرکتی یا جراحات جدی ، دست اغلب نمی تواند به دامنه کامل حرکت خود منتقل شود ، یا در بعضی موارد به هیچ وجه قابل حرکت نیست. بسیاری از بیماران همچنین نمی دانند که چقدر می توانند به دست عمل کرده اعتماد کنند و باید نحوه استفاده صحیح و دقیق آن را بیاموزند. کار فیزیوتراپیست ها و کاردرمانگران بسیار فراتر از اندازه گیری کاملاً تشریحی و توانبخشی است و همچنین شامل یک م componentلفه حمایت روانشناختی است.