ماده خاکستری: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

ماده خاکستری از اجزای مهم ماده اصلی است سیستم عصبی و به طور قابل توجهی توابع آن را تعیین می کند. مغزعملکرد اطلاعاتی به ویژه با ماده خاکستری مرتبط است. با این حال ، علاوه بر هوش ، تمام فرایندهای ادراکی و عملکرد حرکتی را در انسان کنترل می کند.

ماده خاکستری چیست؟

مرکزی سیستم عصبی هم از ماده خاکستری و هم از ماده سفید تشکیل شده است. برخلاف ماده سفید ، ماده خاکستری از بدن واقعی سلولهای عصبی (سلولهای عصبی) و سلولهای گلیایی تشکیل شده است. از طرف دیگر ، ماده سفید از رشته های عصبی احاطه شده توسط غشاها ، آکسون ها تشکیل شده است. بین سلول های عصبی و گلیا ، هنوز نوروفیلی و مویرگ ها وجود دارد. پردازش واقعی مرکز سیستم عصبی در سلولهای عصبی اتفاق می افتد. سلولهای گلیال عملکرد حمایتی را بر عهده دارند. با این حال ، آنها در روند انتقال سیستم عصبی نقش ندارند. نوروفیلم به عنوان یک احساس عصبی به اصطلاح ارتباط بین سلولهای جداگانه را فراهم می کند. سرانجام ، مویرگ ها وظیفه تأمین سلول ها را بر عهده دارند اکسیژن و مواد مغذی نام ماده خاکستری ناشی از رنگ خاکستری آماده سازی این مناطق است که در فرمالین حفظ شده است. با این حال ، ماده خاکستری موجودات زنده خاکستری به نظر نمی رسد بلکه صورتی است. ماده خاکستری در تمام قسمتهای سیستم عصبی مرکزی وجود دارد. این به همان اندازه در مورد مغز, نخاع، و مسیرهای عصبی. با این حال ، دو جز components ، ماده خاکستری و سفید ، در قسمت های مختلف سیستم عصبی به طور متفاوتی مرتب شده اند.

آناتومی و ساختار

سه امکان چیدمان مختلف برای ماده خاکستری وجود دارد. همیشه باید توجه داشت که همیشه همراه با ماده سفید اتفاق می افتد. ماده سفید نشان دهنده ناحیه ای است که عمدتاً حاوی رشته های عصبی سلول های عصبی است. اجسام سلولی واقعی در ناحیه ماده خاکستری جمع می شوند. در مغز، ماده خاکستری در حاشیه واقع شده است. بنابراین ، به اصطلاح قشر ، قشر مغز ، از ماده خاکستری تشکیل شده است ، در حالی که درون آن است مغز ماده سفید به عنوان مدولای مغزی واقع شده است. هر دو مغز و مخچه توسط قشر ماده خاکستری احاطه شده اند. در مناطق مختلف مغز ، هسته های ماده خاکستری وجود دارند که توسط ماده سفید احاطه شده اند. این امر به ویژه در مورد دیسانفالون و مغز استخواناست. در نخاع، ماده خاکستری در داخل است. در آنجا ، ماده سفید در خارج است. مشخص شده است که میزان ماده خاکستری مغز با عملکرد هوش و سایر عملکردهای مغزی ارتباط دارد. با این حال ، به دلیل کمبود فضا ، مغز نمی تواند به طور نامحدود گسترش یابد. این محلول بیولوژیکی شامل چین خوردگی فزاینده پیچیده قشر مغز است. در این فرآیند ، سطح آن با فضای بیشتری برای ماده خاکستری افزایش می یابد. قشر انسان بین 19 تا 23 میلیارد سلول عصبی دارد که اتصال آنها قسمتهای زیادی از عملکرد مغز آن را تعیین می کند.

عملکرد و وظایف

ماده خاکستری کلیه عملکردهای مغز و همچنین کلیه عملکردهای سیستم عصبی مرکزی را کنترل می کند. قشر مغز مسئول چندین عملکرد اساسی است. از چهار لوب تشکیل شده است که لوب های پیشانی ، جداری ، گیجگاهی و پس سری نامیده می شوند. لوب فرونتال فرآیندهای حرکتی ، انگیزه ، رانندگی و عملکرد ذهنی را کنترل می کند. سه لوب دیگر به طور عمده سیگنال های ارگانهای حسی را پردازش می کنند. به عنوان مثال ، لوب آهیانه مسئول تحریکات لمسی است. لوب گیجگاهی تمام محرک های شنوایی و لوب پس سری همه محرک های بینایی را پردازش می کند. قشر مخچه گروه شاهد تعادل و هماهنگی. مغز استخوان مکانیسم های کنترل اساسی را پردازش می کند. دیسانفالون به مخچه سیگنال می دهد. از هسته ماده خاکستری تشکیل شده است که به عنوان تالاموس, هیپوتالاموس، اپی تالاموس و ساب تالاموس. تالاموس در انتقال سیگنال به مخچه نقش ویژه ای دارد. در نخاع، ماده خاکستری مسئول عملکرد حرکتی عضلات اسکلتی و حساسیت سلولهای عصبی است. به شکل تارهای عصبی ، دسته های فیبر سلول های عصبی از طریق هدایت می شوند کانال نخاعی. درون این بسته های عصبی ماده خاکستری وجود دارد. بسته های فیبر به شکل h به یک ستون قدامی و خلفی تقسیم می شوند. به دلیل عملکرد آن ، ستون قدامی را ریشه قدامی حرکتی و ستون خلفی را ریشه خلفی حسی می نامند.

بیماری

وقتی قسمت های خاصی از سیستم عصبی مرکزی از کار بیفتد ، علائم مشخصه نارسایی به وجود می آید. در قشر مغز ، بسیاری از مناطق در کنار هم قرار دارند و عملکردهای کاملاً متفاوتی را انجام می دهند. در صورت صدمات موضعی یا نارسایی های مربوط به بیماری ، ممکن است اختلالات جزئی در فرآیندهای ادراکی ایجاد شود. به عنوان مثال ، اگر مرکز بینایی تخریب شود ، کوری حتی اگر چشم خوب باشد رخ می دهد. محرک های بینایی از چشم به مغز منتقل می شوند ، اما در این حالت پردازش تصاویر نوری دیگر امکان پذیر نیست. اگر زمینه های بالاتر قشری از کار بیفتد ، بیمار می تواند حرکات ، رنگ ها یا چهره ها را تشخیص دهد. اگر مرکز بروکا آسیب دیده باشد ، توانایی صحبت به شدت مختل می شود. با این حال ، درک گفتار رنج نمی برد. اگر لوب پیشانی آسیب دیده باشد ، ممکن است کاهش هوش و تغییر شخصیت وجود داشته باشد. آسیب به مناطق خاص مغز می تواند ناشی از آسیب دیدگی باشد ، ضربه، یا سایر فرایندهای بیماری. آسیب به نخاع ، به نوبه خود ، اغلب علت فلج و پاراپلژی، چون تارهای عصبی آن وظیفه حرکتی عضلات اسکلتی را بر عهده دارند. چنین خسارتی در اثر آسیب دیدگی یا خرج شدن ایجاد می شود اعصاب به عنوان بخشی از دیسک حنجره. محبوس شدن اعصاب می تواند باعث فلج موقتی شود که معمولاً با برطرف شدن علت از بین می رود. در موارد شدید ، پاراپلژی در اینجا نیز می تواند به دلیل از بین رفتن رشته های عصبی ایجاد شود.