بافت شناسی | قلب

بافت شناسی

La غدد درون ریز یک لایه تخت و تک سلولی است که عضلات اتاق را از قسمت جدا می کند خون. این از لحاظ عملکرد با پوشش داخلی آن مطابقت دارد خون عروق (اندوتلیوم) عملکرد آن ، جلوگیری از تشکیل a خون لخته (ترومبوس) ، با سطح صاف خاص آن و با تولید داروهای ضد انعقاد خون (مونوکسید نیتروژن (NO) ، پروستاسیکلین) تضمین می شود.

La میوکارد (قلب عضله) نیروی محرک جریان خون (همرفت) در سراسر بدن است. سلول های عضلانی نوعی ترکیب عضلات صاف و مخطط هستند. آنها دارای مجتمع های پروتئینی متحرک (سارکومرهای اکتین ، میوزین و تیتین) با عضلات سیستم اسکلتی عضلانی (عضلات مخطط) هستند و بنابراین مکانیسم یکسانی برای کنترل انقباض مجتمع های پروتئینی دارند.

این مکانیزم از سایر تشکیلات تشکیل شده است پروتئین ها (تروپونین ها) ، که می تواند ساختارهای مختلفی به خود بگیرد و بسته به نوع آنها شرط، می تواند اجزای منفرد مجتمع پروتئین را با هم منقبض کند یا از آنها جلوگیری کند. آنچه متمایز می کند قلب سلولهای عضلانی از سلولهای عضلانی اسکلتی آرایش سلولهای جداگانه در تمام جهات فضای سه بعدی و هسته سلول واقع در مرکز آنها است - هر دو ویژگی عضلات صاف (عضلات احشایی). سلولهای عضلانی توسط اتصالات ثابت سلول و سلول (دسموزوم) به یکدیگر متصل می شوند.

علاوه بر این ، نوع دیگری از اتصال سلول-سلول (اتصال شکاف) وجود دارد ، که با اتصال سلولهای جداگانه با یکدیگر به روش رسانای الکتریکی ، عملکرد الکتریکی را برآورده می کند. به همین دلیل است که ما همچنین از یک سنسیسیوم عملکردی صحبت می کنیم (گروه سلول بدون مرزهای سلولی) لایه عضله در کل ضخامت یکسانی ندارد قلب. ضخامت لایه عضله از 2-3 میلی متر در دهلیز راست تا 12 میلی متر در محفظه سمت چپ.

بنابراین این اختلافات بیانگر فشارهای مختلفی است که در حفره های منفرد قلب وجود دارد. در دیوار دهلیز راست سلولهای تخصصی دیگری وجود دارد که اصطلاحاً سلولهای میوآنندوکرین نامیده می شوند. آنها از اصل خود سلول های عضلانی هستند ، اما سلول های عضلانی تولید می کنند هورمون ANP (پپتید ناتریورتیک دهلیزی) و BNP (مغز پپتید natriuretic).

آنها هنگام اندازه گیری خون بیش از حد در دهلیز تشکیل می شوند. اثر آنها در افزایش دفع مایعات (ادرار) توسط کلیه ها برای جلوگیری از خون اضافی است. اپی کاردیوم و پیراشامه دو برگ از پوشش کلاسیک اندام سروز هستند.

برگ نزدیک به اندام (احشایی) است اپی کاردیوم، برگ جداری (دور) آن است پیراشامه. در مرز بین دو برگ آنها بسیار صاف هستند و توسط یک حفره بسیار باریک و پر از مایع جدا می شوند. بنابراین آنها اجازه می دهند قلب تقریبا بدون اصطکاک حرکت کند.

علاوه بر این ، برگ خارجی (جداری) (پیراشامه) با تنش بافت همبند به قلب ثبات مکانیکی می بخشد. اکسیژن قلب توسط سیستم عروقی خود تأمین می شود (عروق کرونر). عروق در داخل پریکارد قرار دارند.

دو شریان قلب (arteria coronaria dextra و sinistra) هر دو مستقیماً از قسمت اولیه آئورت، چند میلی متر عقب از دریچه آئورت. کرونر چپ شریان (LCA = شریان کرونر چپ) قدامی در سطح محل اتصال دهلیزی بطنی اجرا می شود و سپس به یک شاخه نزولی تقسیم می شود (ramus interventricularis anterior (LAD = چپ قدامی نزولی) و شاخه ای که بیشتر به صورت افقی اجرا می شود (RCX = Ramus circumflexus) . کرونر راست شریان (RCA) کوچکتر از این دو است عروق کرونر و به سمت عقب می رود ، همچنین در سطح محل اتصال دهلیزی بطنی است.

این سینوس را تأمین می کند و گره AV به دو ایستگاه تعیین کننده شکل گیری تحریک. از میان این شریان ها که در اینجا نامیده می شوند ، شاخه های کوچکتری به عضله گسترش می یابند تا در جهت حفره های قلب تأمین شوند. فقط درونی ترین لایه های میوکارد مستقیماً از طریق انتشار (جذب اجزای خون به دلیل اختلاف غلظت) از حفره های قلب تأمین می شود.

به دلیل فشار زیاد (> 120 mmHg) که در طی سیستول ایجاد می شود ، به ویژه در بطن چپاز عروق in سیستول فشار داده می شوند در نتیجه ، جریان خون تأمین کننده فقط در پیشرفت می کند دیاستول. مشکلی که از جریان خون دیاستولیک ناشی می شود: با افزایش فرکانس قلب ، دیاستول به طور نامتناسبی کوتاه می شود - زمان تأمین اکسیژن نیز به همین ترتیب.

با این حال ، افزایش برون ده قلب ، تقاضای اکسیژن را افزایش می دهد. این تناقضی است که می تواند برای قلب موجود خطرناک شود. در اصل دو مسیر برای بازگشت وریدی وجود دارد: مسیر اصلی خون را در قلب جمع می کند رگ (sinus coronarius) و به داخل می ریزد دهلیز راست، همانطور که بقیه خون استفاده شده از بدن نیز انجام می شود.

یک مسیر فرعی برای خون وریدی رگهای ریزی است که مستقیماً در هر چهار حفره قلب باز می شود. در اینجا باید اضافه شود که فشار زیاد در هنگام انقباض قلب به معنای واقعی کلمه رگ ها را فشرده می کند - جریان برگشت تقریباً در همه قلب ها بدون هیچ مشکلی کار می کند.