آموزش شناختی

با افزایش سن ، عملکرد ذهنی کاهش می یابد ، زیرا مغز همچنین تحت فرایندهای پیری قرار دارد. این پیشرفت با بیماری های قلبی عروقی ، اختلالات متابولیکی و بیماری های تخریب عصبی تسریع می شود. تحت تأثیر این توجه قرار دارند ، حافظه و هوش وقتی نوبت به هوش می رسد ، بین موارد زیر تمایز قائل می شود:

  • هوش متبلور - این به دانش بدست آمده از طریق فرهنگ و آموزش (به عنوان مثال ، واقعیت های تاریخی) ، دانش و درک زبانی و شکل گیری تشبیهات بین عناصر دانش به دست آمده اشاره دارد.
  • هوش سیالات - توانایی حل مشکلات جدید ، شناخت الگو ، و همچنین تفکر انتزاعی.

هوش کریستالی را می توان با فعالیت ذهنی تا پیری حفظ و افزایش داد. فقط از حدود 65 سالگی زندگی ، یک افت اتفاق می افتد. هوش مایع تقریباً از سال 20 زندگی به اوج خود می رسد و سپس به طور مداوم شروع به کاهش می کند. سایر تغییرات عبارتند از:

  • سرعت پردازش اطلاعات کاهش می یابد.
  • خود تفکر کندتر می شود.
  • عملکرد کار کردن حافظه کاهش می دهد.
  • منبع حافظه، که زمینه خاطرات را ذخیره می کند ، نیز کاهش می یابد.

در حالی که حافظه کوتاه مدت (اطلاعات در اینجا بین 20 تا 30 ثانیه ذخیره می شود) فقط تا دهه 8 زندگی کمی کاهش می یابد ، به خصوص قسمت اپیزودیک (ذخیره تجارب و تجربیات شخصی) حافظه بلند مدت از میانسالی کاهش می یابد. قسمت معنایی حافظه طولانی مدت (مسئول ذخیره واقعیت های عمومی و دانش جهانی - به عنوان مثال ، پایتخت فدرال اتریش) نیز با افزایش سن کاهش می یابد ، اما ثابت می ماند یا هنگامی که اطلاعات زندگی نامه زندگی می کنند ، افزایش می یابد. اطلاعات زندگی نامه اطلاعاتی است که نقش معتبری در بیوگرافی شخص دارد. کاهش نیز با افزایش سن در قسمت غیر اعلانی (ضمنی) حافظه طولانی مدت اتفاق می افتد ، که مربوط به یادآوری ناخودآگاه الگوها و رویه های عاطفی و رفتاری (به عنوان مثال ، دوچرخه سواری) است. به همین ترتیب ، تغییراتی در هیپوکامپ - جایی که مربوط به سن است حجم از دست دادن اتفاق می افتد. آن است هیپوکامپ که دانش جذب شده در طول خواب روز را به حافظه طولانی مدت منتقل می کند. ویژگی های اختلال شناختی خفیف (MCI) عبارتند از:

  • دشواری در انجام کارهای پیچیده
  • مشکلات حافظه اپیزودیک: حقایق و حوادثی که یا متعلق به زندگی نامه شخص هستند یا آنچه را که به عنوان دانش یک شخص از جهان شناخته می شود ، تشکیل می دهند
  • مشكلات در قرارها
  • مشکلات پیدا کردن کلمه
  • عملکردهای روزمره نه تنها یا در کمترین میزان (در اقدامات پیچیده) اختلال ندارند

بیماران می توانند از طریق آموزش شناختی با این تغییرات مقابله کنند مغز مانند عضله ای است که می تواند تمرین شود. نوروپلاستیسیته را قادر می سازد یادگیری برنامه ها. برنامه های آموزش شناختی مربوط به عملکردهای اساسی هستند که از شناخت پشتیبانی می کنند:

  • توجه
  • حفظ و حافظه (حافظه معنایی و اپیزودیک).
  • ادراک بصری - مکانی
  • عملکردهای اجرایی (برای کنترل افکار ، احساسات و رفتارها استفاده می شود).

موارد مصرف (مناطق کاربرد)

  • اختلال شناختی خفیف
  • کم خونی (برای کاهش سرعت پیشرفت تا حد ممکن).
  • اختلالات مغزی در سنین پیری
  • کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه و یا بیش فعالی (ADD /ADHD).
  • کودکان و بزرگسالان با اوتیسم اختلال طیف
  • توانبخشی از مغز اختلالات

مشخص شده است كه برنامه هاي آموزشي كه وظايف شناختي و نيازهاي حركتي خوب را تركيب مي كنند ، به ويژه مثر هستند. علاوه بر این ، آموزش باید مربوط به زندگی روزمره باشد. باید با ظرفیتهای ذهنی بیمار سازگار باشد ، اما به هیچ وجه او را زیر چالش نگیرید. بدون هدف "مغز آهسته دویدن”و تکرار صرفاً بی تأثیر است. در صورت تحقق شرایط زیر ، آموزش شناختی می تواند تعداد زیادی از توانایی های ذهنی را حفظ کند یا آنها را در روند روند پیری آموزش دهد. از جمله ، این مربوط به توانایی توجه است. تمرینات ذهن آگاهی به افراد کمک می کند تا نسبت به محیط پیرامون خود آگاه شوند و توجه بیشتری نشان دهند. آموزش شناختی می تواند بیشترین تأثیر را در حافظه فعال در سطح حافظه داشته باشد. این تأثیر مثبت تنها در صورت طولانی مدت وجود دارد که آموزش شناختی به طور دائمی انجام شود. این اثر در بیماران مبتلا به نیز وجود دارد اختلال شناختی خفیف. حافظه فعال بخشی از حافظه بلند مدت است ، که اطلاعات را به طور موقت ذخیره می کند و در عین حال قادر است به طور هدفمند آنها را به طور عامدانه دستکاری کند. این توانایی در دستکاری یا تعدیل دانش شخصی ، ایجاد یک طرح متفاوت بر اساس تجارب زندگی ، حل شرایط پیچیده و یادگیری استراتژی ها. روانشناسان مطالعه ای را در ژورنال "Journal of Cognitive Enhancement" منتشر کردند که نشان می دهد آموزش هدفمندی وظایف حافظه برای حافظه فعال تأثیر مثبتی در پردازش وظایف جدید دارد ، به ویژه هنگامی که این موارد مشابه وظایف آموزشی باشد. این منجر به این شد که گروه آموزشی نه تنها عملکرد خود را در وظایف آموزشی ، بلکه حتی در کارهای انتقال ناآموز نیز بهبود بخشد. نویسنده استروباخ به طور خلاصه "برای مناطق مورد بررسی حافظه فعال و وظایف انتخاب شده ، ما با مطالعه خود توانستیم به طور سیستماتیک نشان دهیم که آموزش وظایف شناختی تأثیر مثبتی بر عملکرد در کارهای مشابه ، اما همچنین برخی از کارهای غیر مشابه دارد."

وظایف تعیین شده در حین آموزش شناختی باید در یک محدودیت زمانی تنظیم شود. بنابراین ، آنها سرعت پردازش اطلاعات را تحت تأثیر مثبت قرار می دهند. آنها همچنین باید خلاقیت را تحریک کنند (به عنوان مثال ایجاد فرمول یا تهیه مفهوم جایگزین از زندگی). در نتیجه ، فرد باید خارج از مجاری معمول فکر کند و انعطاف پذیری شناختی خود را افزایش دهد. توانایی تفکر خلاقانه از نظر شناختی در کارهایی که شناخت الگو در آنها نقش دارد نیز افزایش می یابد. ذهنی سازگاری بستگی به سلامت رفتارهایی مانند استعمال دخانیات, الکل مصرف، رژیم غذاییجسمی سازگاری، وزن بدن ، و ذهنی تعادل. ورزش هوازی متوسط ​​می تواند عملکرد مغز را در بزرگسالان مسن تنها پس از 6 ماه بهبود بخشد. بهبودهایی در عملکرد اجرایی دیده شده است که شامل انعطاف پذیری ذهنی و اصلاح خود ، 5.7٪ و مهارت های زبانی 2.4٪ است.